دریای دریایی
دریای دریایی

دریای دریایی

قانون بقای انرژی(پاسخ به شبهات)

وقتی این بحثو شروع کردم فکر نمی‌کردم ادامه پیدا کنه ولی خوب، شد دیگه! جوابارو می‌دم بعد به قول فربد جون می‌رم سراغ گوچا بازیای خودم.

 

************

 

سعید مهربون: کسایی که قلبشون صداقت محضه آیا انرژیشون به صفر می‌رسه؟

                 : کسایی که قلبشون صداقت محضه به منبع انرژی وصلند و نه تنها انرژیشون به صفر نمی‌رسه بلکه می‌تونن به دیگران انرژی هدیه کنن، بی چشمداشت.  

 

فربد جون: انرژی اولیه که تو عشق هست اونقدر قویه که تا آخرش آدمو می‌بره.

             : اگه اینطور بود همه عشقا ختم به خیر می‌شد. اینهمه بی‌وفاییها، جدایها، خودخواهیها و به خاطر تخلیه انرژی و شارژ نشدنشه. اگه کسی تو عشق خستگی ناپذیر نشون می‌ده حتما به یه منبع وصله که شارژش می‌کنه حتی ممکنه خودش هم ندونه از کجا داره شارژ میشه.

 

چشم تو دل تو: کسی که نه خودش به منبع انرژی وصله نه کسی رو داره که ازش انرژی بگیره تکلیفش چیه؟

                 :  راه وصل شدن به منبع انرژی رو گفتم. اگه کسی نمی‌تونه انرژی بگیره بهتره دور عشق رو خط بکشه. به قول حافظ:      
      
ناز پرورده تنعم نبرد راه به دوست              عاشقی شیوه رندان بلا کش باشد

 

 عزیزJraNil :  آیا اوناییکه خوبشو درکنارشون دارن بازم ممکنه؟

                  : استثنا نداره . خدا نکرده اگه یه روزی از منبع انرژی فاصله بگیرن خودخواهی، پولدوستی، سردی و سرانجام جدایی حادث میشه. عاشق شدن زیاد سخت نیست ولی عاشق موندن خیلی سخته و مراقبت دائمی می‌خواد.

 

مانی خوبم: آیا عشق حقیقی (عشق به خدا) و عشق مجازی (عشق به آدما) تفاوت ندارن؟ منظورت از واسط چیه؟

             : نه تفاوت ندارن ولی کیفیت هر عشقی بستگی به ارزش معشوق داره. یعنی عشقا بر اساس ارزش معشوق درجه بندی می‌شن ولی جنسشون یکیه. منظور از واسط انبیا و اولیای خدا هستن. مثلا مولوی که خودش آخر عاشقی بود به واسطه شمس تبریزی به خدا وصل بود و بزرگترین دیوان غزل فارسی رو به اسم شمس تبریزی سروده.

                                           فاش بگویم این سخن شمس من و خدای من 

 

 فربدجون: آیا قوانین اکوسیستمهای مادی با اکو سیستمهای معنوی یکسانند؟ به نظر من که نیستند. هرفعالیت معنوی مخزن  انرژی جداگانه داره.

          : این نظریه منه وچون می‌تونم مسائلی که برای خودم و دیگران اتفاق میفته‌رو با اون تفسیر بکنم بهش پایبندم. اگه تو با نظریه جدایی مخازن انرژی بهتر می‌تونی مسائل معنوی رو تفسیر بکن به اون معتقد باش. ولی وقتی قبول کنیم که عشق و دوست داشتن انرژی میخواد حالا از هر نوعش که باشه باید قبول کنیم که قوانین حاکم بر انرژی اونجا هم جاری و ساریه.

 

 

به امید وصل جانان

 

خداحافظ

قانون بقای انرژی(۲).

 
۱۵ مرداد سالروز پروانگی‌ام را روزی که یک قدیس زیبا حلقه واسط من و خالق شد گرامی می‌دارم.

                                        ********** 


مفاهیم: اکو‌سیستم، اتوتروف، هتروتروف و آنتروپی

 

در یک محیط زنده مجموعه موجودات زنده و محیط زنوگیشونو یک اکوسیستم میگن. توی یک اکوسیستم انرژی بین اعضای اون متبادل میشه. برای موجودات زنده انرژی لازم برای ادامه حیات یعنی غذا. توی یک اکوسیستم بعضی از موجودات اتوتروف هستند یعنی با استفاده از انرژی خورشید غذای مورد نیازشونو می‌سازن. اینا گیاها هستند. بقیه موجودات هتروتروف هستند. اینا غذاشونو یا از گیاها به دست میارن که گیاهخوار نامیده می‌شن مثل آهو یا غذاشونو از گوشت گیاهخوارا تهیه می‌کنن که گوشتخوار نامیده می‌شن مثل ببر. بعضی از گوشتخوارها از گوشتخوارای دیگه تغذیه می‌کنن. توی یه اکوسیستم به این حرکت انرژی زنجیره غذایی میگن.

در تبدیل انرژیها به هم یه پدیده وجود داره به اسم آنتروپی. شاید بشه اسم اونو گذاشت اتلاف انرژی البته اتلاف از نظر مصرف کننده نوع خاصی از انرژی، والا انرژی هیچوقت از بین نمی‌ره. مثلا تو لامپهای روشنایی 90 درصد انرژی به صورت حرارت صرف گرم کردن محیط می‌شه و بخش کوچکی به صورت انرژی نورانی درمیاد. توی یه اکوسیستم هم آنتروپی وجود داره. یعنی انرژی نورانی خورشید به طور کامل تبدیل به انرژی شیمیایی غذا تو اتوتروفها نمیشه ولی در مقایسه با هتروتوفها کارایی اتوتروفها بالاتره. همچنین کارایی گیاهخوارها تو تبدیل انرژی از گوشتخوارها بیشتره (واسه همین گیاهخواری برای آدما خیلی توصیه شده).

 

*********

 

انسان از نظر زیست شناختی جزئی از اکوسیستم طبیعیه ولی از طرف دیگه روابط روحی آدما هم از قوانین اکوسیستم تبعیت می‌کنه. آدما از هم انرژی می‌گیرن و بستگی به کارایی مصرف انرژیشون اونو صرف حیات معنوی خودشون می‌کنن. عمده انرژی روحی صرف عشق می‌شه و هر چی این عشق شدت بیشتری داشته باشه مصرف انرژیش هم بیشتره. توی این اکوسیستم هم بعضیا اتوتروفن یعنی انرژی لازم رو مستقیما از منبع انرژی می‌گیرن. اینا انبیا و اولیای الهی هستن. بعضی دیگه که هتروتروفن انرژیشونو از اتوتروفا می‌گیرن. و هر چی با واسطه کمتری به منبع انرژی وصل باشن کارایی مصرف انرژیشون بالاتره.

آدما دوست دارن همه انرژی کسب شده رو صرف عشق بکنن ولی به خاطر وجود آنتروپی این امکان‌پذیر نیست. یه نفر خیلی از انرژیهای روحیشو برای کسب علم، نیکی به پدر و مادر احساس مسئولیت در شغل، مبارزه سیاسی و می‌کنه. یه نفر سعی می‌کنه هم یه عاشق پاکباز باشه، هم یه فرزند خوب، هم یه پدر یا مادر خوب و همه اینا انرژی روحی فوق‌العادهای می‌خواد که باید از منبع انرژی به طور مستقیم یا غیر مستقیم تامین بشه و الا حتما فرد با کمبود انرژی مواجه می‌شه.

وصل شدن به منبع انرژی، از طریق ایثار و فداکاری برای دیگران(غیر معشوق)، عبادت خالصانه و داشتن فروتنی در هر شرایط و پرهیز از حسادت حاصل میشه.

                                                          

                                                                       *******

 

با عرض معذرت از طولانی شدن مطلب، جلسه بعد به سؤالای عزیزان پاسخ خواهم داد و به همه نقدهاهم ارزش قائلم و برام آموزنده س.

 

تا بعد

قانون بقای انرژی(۱)



- چرا دو نفر که دلداده هم هستن از هم خسته میشن و حتی گاهی محبت جاشو به نفرت میده؟
- برای اینکه اونقدر از هم انرژی میگیرن تا انرژی هر دوشون به صفر میرسه. نقطه صفر نقطه پایانی برای دوست داشتنه.

- چیکار باید کرد تا این انرژی تموم نشه؟
- حد اقل یکیشون باید به یه منبع انرژی لا یزال وصل باشن. مستقیم یا غیر مستقیم.

 - میشه بیشتر توضیح بدین؟
- منبع اصلی همه انرژیهای مادی و روحی خداست. آدما باید یا مستقیم خودشون به این منبع لایزال وصل باشن یا به وسیله یه حلقه واسط که می‌تونه یه انسان باشه یا یه توتم.

- اگه حلقه واسط انسان باشه ایا بین احساسمون به اون و کسی که دوستش داریم تناقض پیش نمیاد؟
- مشکل اساسی همینه. اگه خودمون مستقیم نتونیم به منبع انرژی وصل بشیم اونوقت عشقمونو باید بین حلقه واسط و معشوق تقسیم کنیم ولی معشوق از ما انتظار داره که همش مال اون باشیم که در اون صورت با کمبود انرژی مواجه خواهیم شد.

- با تفسیر شما کار خیلی مشکله.
 - بله همینه که حافظ میگه:
 که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها.
 
- یعنی این مشکل هیچوقت حل نمیشه؟
 - چرا در دو صورت حل میشه: 1 – سعی کنیم بدون واسطه با خدا رابطه برقرار کنیم.          2 – معشوق و واسط یه نفر باشه.

 - شما کدومو پیشنهاد می‌کنین؟
 - اولی معقولتره و عملی‌تر ولی دومی احتمال وقوعش کمتره ولی در عوض اگه بشه خیلی لذتبخشه و نشئگیهای خارقالعاده‌ای داره که فقط باید تجربه بشه تا بفهمیم.

 - شما…
- دیگه باید برم خداحافظ.