دریای دریایی
دریای دریایی

دریای دریایی

سلام پاییز !



این شعر و پارسال تو پاییز نوشتم و بخاطر یکی از عزیزام دوباره میارمش


پاییز
 
بر سرسرای وجودم قدم گذاشت

چون عابری

                     با پاشنه‌های فلزی

بر موزاییکهای پیاده‌روی ضمیرم راه می‌رود

پاییز!

دوستت دارم

چون در حضور تو

رنگ نوشته هایم

همرنگ خش خش برگهای خسته است

و برای من هر سال

تو آغازگر حس خدایی

و عشق

با تو آغاز می شود



تا بعد...

         

قلب دریایی !



چشمهایت چقدر تماشایی است

خنده‌هایت پیام زیبایی است

گه زبانت به جان زند آتش

لیک قلبت همیشه دریایی است


۲۴/۶/۸۳

تا بعد...

تجدید عهد !



باز نشناسم سر از پا، باز عاشق گشته‌ام

می‌خرم با جان هزاران ناز، عاشق گشته‌ام

باز مستی برده از سر هوش و گشتم یار می

ساقی و ساغر شدند دمساز، عاشق گشته‌ام



۲۲/۶/۸۳
تا بعد...