تو یه جرعه ی شرابی واسه مستی یه دریا
تو حضور یک ترانه توی جشن آرزوها
تو طلیعه ی یه نوری توی تاریکی حسرت
تو حدیث یک رهایی به امید صبح فردا
تا بعد...
دلم زخمی تنم تبداره امشب
و چشمام تا سحر بیداره امشب
بگو آروم بگیره قلب دریا
براش شبنم دعاها داره امشب
تا بعد...
چشام خسته ولی بی خوابه امشب
می غم خورده و سیرابه امشب
به یاد چشم مست آریایی
دوباره خیره در مهتابه امشب
تا بعد...