دریای دریایی
دریای دریایی

دریای دریایی

عشق یا توهم !



...

- دوست دارم بیشتر از اون چیزی که فکر می‌کنی.

- چرا نمی‌ری دنبال یه آدم پاکتر و ...

- من تو رو می خوام فقط تو رو، با همه‌ی اون چیزایی که داری و اون چیزایی که نداری.

- مطمئنی این احساس تو توهم نیست؟

- نه عزیزم، من توهمو خوب می‌شناسم و تفاوت اونو با عشق خوب می‌دونم.

- من برات چی هستم؟

- تو !  هم یه معشوقی هم یه دوست با معرفت.

- آره خیلی !

- می‌دونم دارم چی می‌گم و بهش معتقدم.

- اینو گفته باشم، من احساسم به تو مثل اون اولا نیست.

- عیب نداره همینشم از سرم زیاده.

- تو دیوونه‌ای !

- مثل خودت.

...



تا بعد...

آغازی دیگر !



باز جوانه زدم

مثل شقایقهای روییده در کنار جاده‌ی رسیدن

باز نوازش شدم

با دستی پر از مهر و انگشتانی از جنس صداقت

چگونه باور کنم

شام غریبان دلتنگیهایم سر آمده است

چگونه باور کنم

بخشوده شدم و رستگار

چگونه باور کنم

ابلیس

از این خانه‌ی ویران 
                              رخت بربسته است

و خدا

بر پایان تنهاییهایم
                              لبخند می‌زند


             
                خرداد ۸۳


                 تا بعد...



         

عشق !



عشق یعنی از جدایی سوختن

لحظه‌ها را چشم بر در دوختن

بی مهابا گرد شمع، پروانه وار

پرزدن در شعله را، آموختن



خرداد ۸۳






تا بعد...