دیگر به جشن بارش نم نم نیامدی
حتی به خاطر خنده ی شبنم نیامدی
پژواک بی صدای غمت ماند در آینه
تو در حضور آینه ها هم نیامدی
تا بعد...
تقدیم به رهای عزیزم:
تو را از آسمان آبی پاییز می خوانم
و از قلبی شده از عشق لبریز می خوانم
تو را از قاصدک های رهای دشت های دور
و از چشمان خیس عاشق شب خیز می خوانم
تا بعد...
شبای من شبای بی ستاره س
تموم خاطراتم پاره پاره س
هزارون دل به امید تو هستن
نمی دونم دل دریا چه کاره س؟
تا بعد...