در فضایی که دینداری مساوی تحجر و بیدینی یک پز روشنفکری بود. مردی از سلاله دانشگاه دین را با علم آشتی داد و به تمامی نسلهای بعد از خود فهماند که دین متولی رسمی نیاز ندارد و اسلامی عرضه کرد بدون آخوندیسم و بدون واسطه بین بنده و خالق.
عرفانی معرفی کرد آمیخته با زندگی دنیوی.
زندگی معرفی کرد آمیخته با حضور عاشقانه.
عشقی معرفی کرد عاری از گناه.
هرچند هیچ انسانی مصون از اشتباه نیست ولی
فریاد شریعتی در گستره تاریخ طنین انداخت تا غبار خرافه و موهوم پرستی از چهره زیبای دین بزداید و دست صاحبان تثلیث زر و زور و تزویر از عرصه دینمداری کوتاه نماید.
روانش شاد
و راهش پر رهرو باد
نمی دانم پس از مرگم چه خواهد شد.... نمی خواهم بدانم کوزه گر از خاک اندامم چه خواهد ساخت....ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد....
روحش شاد
کاش مردم ما می خواستن٫ عرفان و زندگی و عشقی را که اون بزرگوار معرفی کرد درک کنن......یادش گرامی باد.
سلام * من به خدا بار اولمه اومدم * قشنگ بود * بازم میام* پایدار باشید
سلام....روحش شاد....این شعر رو که فربد نوشته من خیلی دوست دارم......ولی بسیار مشتاقم که از خاک گلویم سوتکی سازد....به دست طفل بازیگوش...
سلام :
اولا که خیلی مخلصیم سر نزدنم دلایل درسی داشت و نه چیز ذیگه
دوما که حالا کارتون زبل خانو از کجا گیر بیارم؟
سو بهت لینک دادم
چهارم قربانت خیلی چاکریم...
خدایا : به متعصبین ما فهم و به فهمیدگان ما تعصب عطا کن .
روحش شاد .