چهارشنبه داشتم آمار درس می
دادم، آخرای کلاس یه SMS اومد رو گوشیم. نسیم بود که سؤال کرده بود:- به نظر شما رفتن یه راه برای نرسیدن می تونه لذتی داشته باشه ؟
- بله، بستگی داره به اینکه تو این مسیر چی گیرت بیاد. اصلا بعضی از راهها بی نهایت تعریف شدن و هر کس به طور نسبی تو این مسیر حرکت می کنه. مثل کلاسی که هرکس بسته به علاقه و استعدادش برداشتی می کنه.
- در رابطه بین دو انسان، همون نرسیدنی که همه بهش نرسیدن می گن؟
- اگه این رابطه باعث بشه که انسان به سمت انسانیت بره، هم وصل و هم هجرانش می تونه تعالی بخش باشه.
- چون خودم این مسیر و تجربه نکردم، نمی تونم درونی بفهمم چطور حتی نرسیدن می تونه باعث تعالی بشه یا لذتبخش باشه ؟
- برداشتی که اکثر آدما از وصل دارند، هماغوشی با معشوقه، ولی برای من مفهومی فراتر از این حرفاست. با اینحال معتقدم این قسمت کوچیکی از وصله.
- به نطر من هم هماغوشی وقتی می تونه بخشی از وصل باشه که بعد از عشق باشه، ولی مطمئن نیستم این برام یه فلسفه ست یا یه حس ذهنی !
- این فلسفه زندگی منه که همیشه باهامه.
- برای من فلسفه با تجربه ذهنی به دست میاد نه با تجربه حس ذاتی.
- این دیگه فلسفه زندگی نیست بلکه فقط یه ورزش فکری صرفه.
تا بعد...