دریای دریایی
دریای دریایی

دریای دریایی

تراوش !

 

بر سریر غزلواره ها 

 گوهری است به پاکی باران  

که قطره قطره از واژه های به عشق آلوده می تراود 

 

**** 

 هر چه از زمین می روید 

نشانه ای است از چشمان منتظر 

دانه 

به یاد آبستنی ابرها در خاک تشنه 

 جوانه می زند 

و خاک ایمان دارد 

که عشق چون خدا 

                       یگانه است و مانا  

 

 

تا بعد...

بودن یا نبودن !

 

چه سخته روزگار بی تو بودن 

همش از رنج تنهایی سرودن 

تو که می ری دیگه ای نازنینم 

چه فرقی داره بودن یا نبودن؟ 

 

  

تا بعد...