دریای دریایی
دریای دریایی

دریای دریایی

... از عشق !

 تو ذهنم واژه ها می جوشن از عشق 

و شعرام هر نفس می نوشن از عشق 

شبا که ناله ی دریا بلنده 

فرشته ها سراپا گوشن از عشق 

   

تا بعد...

فریاد !

 

تو را در اوج درد فریاد می کرد 

و در اشک سحرگاه یاد می کرد 

سیاه چشم تو غوغای شب بود 

جدایی اینچنین بیداد می کرد 

  

 

تا بعد...

نوازش!

 

غم و می خوام بگیرم از تو چشمات 

بشم بارون ببارم روی لبهات 

می شد ای کاش عزیزم می سپردم 

تنم رو به نوازشهای دستات 

  

 

تا بعد...