دوباره خون به دیوارا نشسته
پرای کفتر عاشق شکسته
دوباره دربدر مجنون شیدا
بازم راه گلوها مون بسته
تا بعد...
بر پهنه ی تنهایی های دریا
زیبایی صبا وزید
و امواج
با ذوقی کودکانه
در آغوش ساحل
آرام شدند
همیشه هرجا باشم یادت هستم
به یاد خنده های نازت هستم
چه باشی پیش من یا که نباشی
تموم لحظه ها بیتابت هستم