تن تو لطافت ابر واسه دستای یه دریا
تو جدایی از دورنگی تو رهایی از بدی ها
تو حضور مبهم شعر توی سایه ی یه احساس
تو قشنگترین بهونه واسه دیدن یه رویا
تا بعد...
تموم بودنم از بودن تو
پرم از اشتیاق دیدن تو
ندارم آرزویی غیر از اینکه
بشم آلوده ی عطر تن تو