دریای دریایی
دریای دریایی

دریای دریایی

محراب....


دوس دارم نماز بخونم توی محراب چشات 

تا سپید صب بمونم توی محراب چشات 

دوس دارم دعا کنم که با تو باشم تا ابد 

یا درآد از گریه جونم توی محراب چشات



تا بعد...

جدایی !


تنم آلوده ی درد جدایی


و دل یک آرزو دارد، رهایی


ترانه های او یک واژه دارد


کجایی تو کجایی تو کجایی




تا بعد...





پروانه و شمع !



بیا عاشق شویم جانا، تمام سختی اش با من

به عشقی پاک و بی پروا، تمام سختی اش با من


شب و روز پیش من باشی، چو یک گل روی یک شاخه

دوتا دیوانه و شیدا، تمام سختی اش با من


شوم پروانه و تو شمع، و گاه، من شمع تو پروانه

بسوزانیم همه غم ها، تمام سختی اش با من


تو گفتی "خواب می بینی مرا سخت است دلتنگی"

بشو در خواب من پیدا، تمام سختی اش با من


بکوچیم از زمینی که بر آن باران نمی بارد

شویم محو در دل دریا، تمام سختی اش با من


تو گفتی این غزل غوغاست ولی آخر ندانستی

که چشم تو کند غوغا، تمام سختی اش با من




تا بعد...