دریای دریایی
دریای دریایی

دریای دریایی

ای کسی که...




امروز عجب هوس جبران خلیل رو کردم. کتاب یوحنای مجنون تو دستمه و انگار از اعماق ضمیر من داره حرف می‌زنه:

« ای کسی که به دلم نزدیک و از دیده‌ام دوری و مرا از خودم جدا ساخته‌ای و حال مرا با زمانهای دور و فراموش شده پیوند می‌دهی آیا طیف فرشته‌ای از دنیای جاودانه آمده تا دروغین بودن زندگی و ضعف بشر را شرح دهد یا اینکه پادشاهی از جنیان بود که از شکافهای زمین نمایان شد تا خردم را به بردگی بگیرد و مرا مسخره جوانان قبیله‌ام سازد؟ تو کیستی و این فتنه های کشنده و احیاگر چیستند که قلب مرا فرو گرفته‌اند؟ این احساسات که درونم را سرشار از نور و نار کرده‌اند چه حقیقتی دارند. من و این ذات نوینی که آن را نیز خود می‌خوانم و او از من بیگانه است کیستیم؟ آیا جرعه‌ای از آب حیات را با ذره‌های هوا سرکشیده و توانی یافته‌ام که رازها را در آن سوی حجاب می‌بینم و می‌شنوم؟ یا اینکه شراب وسوسه بود که از آن مست شده‌ام و چشم دیدن حقایق معقولات را از کف داده‌ام؟»



تا بعد...


نظرات 1 + ارسال نظر
هیدرا یکشنبه 5 شهریور‌ماه سال 1385 ساعت 04:19 ب.ظ


سلام به شما
راستش نمیدونم چرا تا به حال کسی برای این همه شور و زیبایی کلامتون نظری نداده
خوب من به نیابت همه میگم
کارتون عالیه و طبعتون ستودنی
براتون آرزوی موفقیت دارم
شاد باشید
بای


برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد