شعری از Jhon Boyle O' Reilly
رز سرخ، نغمهی تشنگی و اشتیاق میسراید
و از نفس رز سفید، آوای عشق میتراود
رز سرخ، در تیزی و تندی همچون شاهین است
و رز سفید، در نرمی و آرامش چونان فاخته
اما من برای تو
رز سفید شیری میفرستم
که لب گلبرگهای آن با رنگ سرخ گلگون شده باشد
زیرا
دلپذیرترین و شیرینترین عشق،
بوسهی اشتیاق بر لب دارد.
تا بعد...
salam
ghashang bod
ama ziyad bahash movafegh nistam ! akhe har goli bashe ghashange . midoni gol dar barabare bazi adam ha aslan rang nadare ! makhsosan age harfe bose bashe . ghorbanat
دنیا جون. این شعر مال خودم نبود که ما رو به توپ بستی؟ به هر حال ممنون از کامنتت.
از سر کوی تو با دیده تر خواهم رفت
چهره آلوده به خوناب جگر خواهم رفت
تا نظر می کنی از پیش نظر خواهم رفت
گر نرفتم ز درت شام ، سحر خواهم رفت
نه که اینبار چو هر بار دگر خواهم رفت
نیست باز آمدنم باز ، اگر خواهم رفت
از جفای تو من زار چو رفتم ، رفتم
لطف کن لطف که اینبار چو رفتم رفتم
چند در کوی تو با خاک برابر باشم
چند پامال جفای تو ستمگر باشم
چند پیش تو به قدر از همه کمتر باشم
از تو چد ای بت بد کیش مکدّر باشم
می روم تا به سجود بت دیگر باشم
باز اگر سُجده کنم پیش تو کافر باشم
خود بگو کز تو کشم ناز و تغافل تا کی
طاقتم نیست از این بیش تحمل تا کی
سبزه دامن نسرین تو را بنده شوم
ابتدای خط مُشکین تو را بنده شوم
چین بر ابرو زدن و کین تو را بنده شوم
گره بر ابروی پرچین تو را بنده شوم
طرز محجوبی و آئین تو را بنده شوم
حرف ناگفتن و تمکین تو را بنده شوم
گره بر ابروی پرچین تو را بنده شوم
الله الله ز که این قاعده اندوخته ای
کیست استاد تو اینها ز که آموخته ای
نگاه مرد مسافر به روی میز افتاد
چه سیبهای قشنگی
حیات نشئه تنهایی است
و میزبان پرسید
قشنگ یعنی چه ؟
قشنگ یعنی تعبیر عاشقانه اشکال
و عشق تنها عشق
ترا به گرمی یک سیب می کند مانوس
و عشق تنها عشق
مرا به وسعت اندوه زندگی ها برد
مرا رساند به امکان یک پرنده شدن...
دوستدار همیشــــــــــگی تون****** یاسمن
سلام /شعربسیارزیبائی انتخاب کرده بودید/موفق ومویدباشید/