یه دوبیتی تقدیم به همه عاشقای وبلاگ نویس و وبلاگ خونای دلداده:
به یاد لحظههای عاشقانه
نماز عشق میخوانم شبانه
تو ای جانان بیا بنگر سحرگاه
که دریا میزند از نو جوانه
۲۰مرداد ۸۲
خانه
تابعد...
- اگه میخوای وبلاگو ترک کنی زودتر برو تا آلوده نشدی.
- آخه اینایی که منتظرن تا نوشتههامو بخونن چی؟ همونطور که من منتظر میمونم تا عزیزام آپدیت کنن.
- اینجا در کنار محبت یه وقتی کسایی پیدا میشن میخوان به لجنت بکشن تحملشو داری؟
- تمرین تحمل باعث رشد آدم میشه. از اون گذشته همچین بگی نگی معتادم شدم به این خونه مخابراتی.
- پس یادت باشه:
در بیابان گر به شوق کعبه خواهی زد قدم
سرزنشها گر کند خار مغیلان غم مخور
- پس ادامه میدم تا ببینم چی میشه.
تا بعد...
- یه کلاه بافتنی، یه چفیه و یه دست لباس سربازی مونده از روزایی که عاشق شهادت بودم. تو کمد لباسامه. یادش بخیر...
- یه خودکار بیک آبی که تا نصفه جوهر داره و توش یه کاغذ لوله شده، رو کاغذ نوشته محسن بابائی. تو جیب بغل یه کت فرسوده خونه کرده. خوش به حالت محسن ...
- یه کتاب به اسم زندگی کنیم با فقط زنده باشیم . اونو قدیس زمانی بهم هدیه کرد که روز قبلش خودم یکیشو خریده بودم ولی به روش نیاوردم. ۴ شهریور میره خونه جدید. امیدوارم تو انتخابش اشتباه نکرده باشه ...
- یه ورقه امتحانی که یه دانشجو 1000 درصد از مطالب درسی رو توش نوشته. تو کیفم همیشه همرامه. موج سرکشی از صداقت و عزت نفس. امیدوارم راهشو پیدا کنه ...
- یه ......................
اه! لعنت به این چشما که اینقدر نشتی دارن …