-
یاد چشم !
شنبه 16 آذرماه سال 1392 19:07
دوباره یاد چشمت با شب اومد تموم خاطراتم با تب اومد دلم تنگه برای با تو بودن به جای بوسه ها جون به لب اومد تا بعد...
-
خیال !
پنجشنبه 30 آبانماه سال 1392 10:59
توی پاییز پر از رنگ، وقت دمدمای خورشید با نسیم توی درختا، عطر موهای تو پیچید چشمامو روهم گذاشتم، اومدی توی خیالم چشم ناز تو رو ابرا، یه سبد ستاره می چید تا بعد...
-
رنج زمین !
شنبه 25 آبانماه سال 1392 12:00
تو از آسمونی من از جنس خاک که از تشنگی شد تنم چاک چاک من آلوده ی درد و رنج زمین تو مث یه بارون که می باره پاک تا بعد...
-
خسته !
سهشنبه 14 آبانماه سال 1392 13:41
شب و قصه ی سکوتم واسه حسرت رهایی خسته ی تکرار بودن، خسته از رنج جدایی سهم من از همه هستی اینه، بی صدا شکستن وقتی چشمه میشه چشمام، تو کجایی؟ تو کجایی؟ تا بعد...
-
چشمان ستاره !
سهشنبه 7 آبانماه سال 1392 10:43
میان سایه های یک شب سرد که چشمان ستاره گریه می کرد شبی که پر شد از دلواپسی ها و یک دریا پر از دلتنگی و درد تا بعد...
-
مرهم !
یکشنبه 21 مهرماه سال 1392 18:33
تو قشنگترین سرودی توی دفترای دریا اسم تو برا همیشه مونده رو لبای دریا دستای تو مث بارون توی گرمای نوازش خنده های تو یه مرهم، واسه گریه های دریا تا بعد...
-
آرامش تاریک !
پنجشنبه 21 شهریورماه سال 1392 12:52
من و آرامش تاریک هر شب و یک سجاده ی گسترده در شب تو با دستان سرشار از نوازش کنارم باش رسد از راه اگر شب تا بعد...
-
جاری !
جمعه 1 شهریورماه سال 1392 09:43
مثل جاری یه رودی توی پاییز تن من مثل آبی یه دریا مثل بودن یا نبودن تو حریم ساده ی عشق تو همیشه ی حضوری مثل اشتیاق یک شب واسه ی به صب رسیدن تا بعد...
-
چشم آیینه !
شنبه 29 تیرماه سال 1392 10:31
من و لحظه های پر از آرزو تو و چشم آیینه در روبرو تو یک غم خفته در اشک پاک من و روح سرگشته در جست و جو تا بعد...
-
صدای تو !
جمعه 14 تیرماه سال 1392 11:08
صدای تو را از ورای وجود شنیدم به هنگامه های سجود نباشی ندارم به بودن امید ندارد تفاوت، بود و نبود تا بعد...
-
بوی تو!
دوشنبه 3 تیرماه سال 1392 18:48
کویر هستی ام کوی تو میخواد تن حسرت کشم بوی تو میخواد نزن شونه به گیسوی قشنگت که انگشتای من موی تو میخواد تا بعد...
-
جرعه !
جمعه 31 خردادماه سال 1392 21:51
تو یه جرعه ی شرابی واسه مستی یه دریا تو حضور یک ترانه توی جشن آرزوها تو طلیعه ی یه نوری توی تاریکی حسرت تو حدیث یک رهایی به امید صبح فردا تا بعد...
-
امشب !
چهارشنبه 22 خردادماه سال 1392 09:29
دلم زخمی تنم تبداره امشب و چشمام تا سحر بیداره امشب بگو آروم بگیره قلب دریا براش شبنم دعاها داره امشب تا بعد...
-
خیره !
شنبه 11 خردادماه سال 1392 12:48
چشام خسته ولی بی خوابه امشب می غم خورده و سیرابه امشب به یاد چشم مست آریایی دوباره خیره در مهتابه امشب تا بعد...
-
ابهام !
پنجشنبه 9 خردادماه سال 1392 13:08
تن تو لطافت ابر واسه دستای یه دریا تو جدایی از دورنگی تو رهایی از بدی ها تو حضور مبهم شعر توی سایه ی یه احساس تو قشنگترین بهونه واسه دیدن یه رویا تا بعد...
-
آلوده !
یکشنبه 5 خردادماه سال 1392 12:12
تموم بودنم از بودن تو پرم از اشتیاق دیدن تو ندارم آرزویی غیر از اینکه بشم آلوده ی عطر تن تو تا بعد...
-
آرزو !
دوشنبه 5 فروردینماه سال 1392 17:25
تو و آرزوی به دریا رسیدن من و شهوت تا افق پر کشیدن تو و مشرق آریایی چشمت من و جز تو از هرچه دنیا بریدن تا بعد...
-
هجوم سایه شک !
شنبه 26 اسفندماه سال 1391 17:03
همه آرزوم فنا شد پشت شیشه های نمناک لحظه لحظه های دلتنگ پر خنده های غمناک من و هر شب پر از درد تو هجوم سایه ی شک تو و نغمه ی جدایی تو حریم مبهم خاک تا بعد...
-
بارون نگاه!
چهارشنبه 6 دیماه سال 1391 13:23
دوس دارم نماز بخونم زیر بارون نگات تا طلوع صب بمونم توی آفتاب چشات دوست پناه بیارم به قشنگی تنت زمزمه کنی ترانه با ترنم صدات تا بعد...
-
دریای بی ساحل !
یکشنبه 26 آذرماه سال 1391 16:22
به یاد عاشق سوخته، باباطاهر عریان: یکی چشم و یکی هم دل پسنده یکی عاشق یکی عاقل پسنده یکی ماه و یکی هم قرص خورشید یکی دریای بی ساحل پسنده تا بعد...
-
گل ستاره !
شنبه 25 آذرماه سال 1391 12:46
چشم تو، تو شب تارم گلای ستاره می چید نمی دونم تا دم صب توی کهکشون چی می دید؟ دستای کوچیک و گرمت، سوی آسمون بلند بود هی صدا کردی خدا رو تا طلوع نور خورشید تا بعد...
-
درد !
شنبه 18 آذرماه سال 1391 20:14
دوباره سینه ای آکنده از درد و چشمانی که هر شب گریه می کرد دوباره قاصدک از غم پریشان دوباره رنج بی پایان یک مرد تا بعد...
-
بیکرانه !
جمعه 10 آذرماه سال 1391 12:07
توی یک غروب دلتنگ، تو روایت ترانه وقت تاریکی قلبم، تویی نور بیکرانه تو نباشی نازنینم، بی قرارم، بی قرارم توی تنهایی غمگین، تو حدیث عاشقانه تا بعد...
-
پیامک ها...
پنجشنبه 2 آذرماه سال 1391 11:17
- باهام قهرین استاد؟ - نه. قهر یعنی چی؟ - قهر یعنی قهر. - قهر مال بچه هاست. - پس بزرگا اینجور موقع ها چیکار میکنن؟ - بزرگی. تا بعد...
-
خداحافظ ...
جمعه 19 آبانماه سال 1391 13:10
خداحافظ ای عشق زیبای دریا خداحافظ ای آرزو ای تمنا رهایی چو یک قاصدک در شب من خداحافظ ای پاکی ات چون مسیحا تا بعد...
-
موج غم !
شنبه 13 آبانماه سال 1391 15:46
Normal 0 false false false EN-US X-NONE FA MicrosoftInternetExplorer4 دوباره قلب دریا موج غم زد شب تنهاییاشو کی رقم زد می گفت بی تو چه پوچه هستی من چه جوری عهد و پیمون و به هم زد تا بعد...
-
نوازش !
جمعه 28 مهرماه سال 1391 15:07
تو و دستان سرشار از نوازش و چشمانی پر از فریاد خواهش تو و گرمای جانسوز تب عشق و بوسه در حضور پاک بارش تا بعد...
-
سپیده !
دوشنبه 17 مهرماه سال 1391 20:10
تو هجوم سایه ی غم تو تبسم یه صبحی توی بغض هر ترانه تو ترنم یه صبحی وقتی دونه دونه اشکام روی گونه هام می شینن با طلوع هر سپیده تو توهم یه صبحی تا بعد...
-
بوی خاک باغچه!
پنجشنبه 2 شهریورماه سال 1391 19:39
تن تو مثل یه خورشید گرم و مهربونه با من نفسای من پر از شعر با نفس های تو میشن تو طلوع سرنوشتی تو غروب بی صدایی قدمات وقتی می آیی بوی خاک باغچه می دن تا بعد...
-
آواز بارون !
دوشنبه 2 مردادماه سال 1391 12:52
تو رو می شناسم از یک قطره شبنم و اون لحظه که دلتنگ تو می شم تو رو می شناسم از آواز بارون که می خونه هم از شادی هم از غم تا بعد...